نسخه روسی عجیب پوتین برای ایران؛ می‌خواهیم کودکان ایرانی را با زبان و روش‌های روسی تربیت کنیم!پوتین تاکید کرد: روسیه علاقه مند است در کشورهایی مانند ایران، مؤسسات آموزشی به زبان روسی با روش‌های روسی برای آموزش و تربیت کودکان ایجاد کند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه گفت: ما روابط بسیار خوبی با ایران داریم و برای توسعه آن از هر طریق ممکن تلاش خواهیم کرد.

به گزارش همشهری آنلاین، وی گفت: روسیه علاقه مند است در کشورهایی مانند ایران، مؤسسات آموزشی به زبان روسی با روش‌های روسی برای آموزش و تربیت کودکان ایجاد کند.

رئیس جمهور روسیه همچنین افزود: ما البته قبل از هر چیز، به نظر من، باید از علاقه به آموزش، زبان و فرهنگ خود در کشورهایی حمایت کنیم که زمانی نه چندان دور، بخشی از یک کشور - اتحاد جماهیر شوروی - بودند زیرا ما روابط بسیار قوی داریم که هنوز وجود دارد.

اعتمادآنلاین |  کد خبر: 634718 -  ۱۴۰۲/۰۷/۱۳ ۱۱:۰۵:۲۴

خبر افتتاح باشگاه پینت‌بال برای طلاب جوان را که خواندم در ابتدا با یقینی قاطع گفتم، خبر جعلی است. دوستی گفت حالا چرا این‌قدر قاطعانه می‌گویی جعلی است، مگر اخباری ازاین‌دست‌ کم دیده‌ای؟ گفتم اول اینکه واقعاً کم دیده‌ام، دوم اینکه مگر می‌شود آدمیزاد تا این اندازه بی‌تدبیر باشد که آن هم در چنین اوضاعی چنین دسته‌گلی به آب بدهد؟ خیلی نگذشت که فهمیدم خیر، اول اینکه دیگر بر اخباری ازاین‌دست حکمِ النادر کالمعدوم جاری نیست و هر روز در گوشه و کنار این مملکت حضرات یا به‌ عمد یا به سهو، مشغول دسته‌گل به آب دادنند. دوم اینکه به‌قول امروزی‌ها، بی‌تدبیری مال یک ثانیه این حضرات است و این جماعت هنرها در آستین نهان دارند و می‌توانند حالاحالاها ما را متعجب کنند.
واقعاً چه بگویم؟ اصلاً چه می‌توان گفت؟ هرجور که حساب کنی، نمی‌شود. کسانی که این طرح بدیع را داده‌اند و اجرایش کرده‌اند، با ادبیات دینی بیگانه که نیستند. واقعاً نشنیده‌اند: اتقوا من مواضع التهم را؟ کدام آدم نیمه‌عاقلی حتی در چنین اوضاع و احوالی خودش را در موضع تهمت قرار می‌دهد؟ مردم چطور باور کنند که این روحانیون محترم قصدشان از پینت‌بال‌بازی، پُرکردن اوقات فراغت است. نمی‌شد این اوقات فراغت را با ورزشی مثل شنا، شطرنج و چه می‌دانم پینگ‌پنگ پُر کرد. حتماً باید پینت‌بال باشد؟ اصلاً نمی‌شد چنین کاری را در زمان مناسب‌تری انجام داد؟ فإن الأمور مرهونة بأوقاتها را برای که گفته‌اند؟حالا به اصل ماجرا که پُرکردن اوقات فراغت روحانیون است، کاری نداریم که خودش داستانی ا‌ست پُر آبِ چشم. اینکه اصلاً طایفه‌ای که قرار است عمرش را صَرف دانش و دین کند، چه نیازی به این چیزها؟ اینکه باتوجه به پیچیدگی‌های جهان کنونی و چیزهایی که نیاز است روحانیون بیاموزند تا بتوانند در آینده هویت خودشان را حفظ کنند فرصتی برای پینت‌بال بازی می‌گذارند به کنار. یعنی اصلاً اصل موضوع را که به‌شدت محل اشکال است، کنار می‌گذاریم. حتی این را کنار می‌گذاریم که در شهری که حضرات نگرانِ اوقاتِ فراغتِ روحانیون جوان هستند، چه مقدار امکانات تفریحی و ورزشی برای عامه مردم وجود دارد؟ حتی این را هم نادیده می‌گیریم که تفکیک محل ورزش روحانیون با عامه مردم، چه تبعاتِ زشت و خطرناکی را در پی دارد. همه این اشکالات را که کنار بگذاریم و حتی با حسن‌نیت به این ماجرا بنگریم، بازهم نمی‌توان برای پرسش نخست پاسخی درخور پیدا کرد. به‌راستی با چه توجیهی این بزرگواران چنین اتهامی را به جان خریدند و حاضر شدند به‌بهای تایید اتهام دست داشتن روحانیون در برخورد با اعتراضات، به چنین عملی دست بزنند؟
واقعاً هرجور که به ماجرا نگاه می‌کنم، نمی‌توانم آن را فهم کنم. مگر در یک‌صورت و آن‌هم اینکه بپذیرم این ماجرا تعمداً صورت گرفته و عده‌ای با علم به اینکه چنین تصمیمی و نشر چنین خبری چه تبعاتی در جامعه خواهد داشت، به این کار اقدام کرده‌اند. پذیرفتن چنین چیزی اگرچه از خیلی‌جهات خیال آدمی را آسوده می‌کند اما یک مشکل جدی به‌وجود می‌آورد و آن‌ هم اینکه بر فرض، مبدع این طرح چنین نیتی در سر داشته، آن‌وقت تکلیف آن‌هایی که آن را تایید کرده‌اند چه می‌شود؟ بالاخره چنین طرحی که با تایید یک‌نفر به سرانجام نمی‌رسد؛ کلی نهاد، سازمان و اداره باید آن را بشنوند، نامه‌نگاری کنند، مشورت بدهند و مخالفت کنند یا موافقت کنند تا این طرح نهایی بشود. آنها چه؟ می‌فهمید چه می‌گویم؟ هماهنگ کردن آن‌ همه مسئول و دست‌اندرکار، کار راحتی نیست. نیاز به یک شبکه پیچیده عجیب و غریب دارد و همین، خبر را هولناک‌تر می‌کند.
من ترس برم داشته. چه این ماجرا تعمدی باشد، چه نباشد، ترس برم داشته. اگر تعمدی باشد به همان علتی که خدمت‌تان عرض کردم، ترسیده‌ام. از اینکه کسانی می‌توانند چنین طرح پُرخطری را با مجاب‌کردن کلی آدم به مرحله عملی برسانند؛ اگر چنین باشد یعنی بازهم می‌توانند چنین کنند و درنتیجه مقدمات یک آشوب حسابی را در این مملکت فراهم کنند. اگر تعمدی نباشد، باز هم خوفناک است. می‌گویند آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. این جماعت که دعوی ایمان و تقوی هم دارند اگر به‌راحتی می‌توانند از یک سوراخ بارها و بارها گزیده شوند پس هیچ امیدی به بهبودشان نمی‌توان داشت و چه‌بسا بعد از این بازهم این گزیدگی‌ها تکرار شود؛ آن‌قدر تکرار شود تا آنجا که نه از تاک نشانی بماند، نه از تاک‌نشان.

قانون سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم در آستانه تصویب در مجلس!ماده 75 برنامه هفتم توسعه نقض آشکار زندگی خصوصی مردم ایران است؛ رصد رفت و آمد و خرید و فروش و… مردم موردی است که دولت گزارش آن را از پلتفرم های آنلاین می خواهد. با این حساب، ظاهرا بخش هایی از طرح صیانت ذیل لوای توسعه اجرا می شود.

تجارت نیوز نوشت: ماده ۷۵ برنامه هفتم توسعه که تعدادی از نمایندگان مجلس آن را سرک‌کشیدن به حریم شخصی مردم و رصد همه جزییات زندگی خصوصی آن‌ها می‌دانند،‌ همراه با دیگر مواد برنامه هفتم در آستانه تصویب در مجلس قرار دارد. هدف از این ماده سنجش میزان دینداری و اخلاق مردم اعلام شده است.

قرار است این اقدام با راه‌اندازی سامانه‌ای از سوی وزارت ارشاد انجام شود. اطلاعات و داده‌های مورد نیاز آن نیز باید از داده‌های مرکز آمار ایران و اطلاعات کاربران در سکوهای داخلی تامین شود.

 در متن ماده ۷۵ آمده است: «دستگاه‌های اجرایی و دارندگان پایگاه‌های داده موضوع این بند مکلف هستند نسبت به ارائه مستمر و جامع داده‌ها به این سامانه به‌صورت برخط اقدام کنند.»

در صورت تصویب این ماده، همه پلتفرم‌هایی داخلی مورد استفاده مردم موظف می‌شوند جزیی‌ترین مسائل شخصی تک تک کاربران خود را،‌ اعم از رفت و آمدهای درون و بیرون شهری، هر وسیله‌ای که خرید یا فروش‌ می‌کنند و حتی غذا و محصولاتی را که از سوپرمارکت‌ سفارش می‌دهند، به صورت مستمر به این سامانه گزارش کنند.

به همین خاطر است که رشیدی‌ کوچی نماینده مجلس درباره آن و در گفت‌وگو با شرق گفته است: «ماده ۷۵ برنامه هفتم نگران‌کننده است، چون اسم این کار دیگر سرک‌کشیدن در حریم شخصی افراد نیست؛ چون وقتی آن را کنار برخی تکه‌های پازل در جاهای دیگر قرار می‌دهم، متوجه می‌شوم برخی قصد دارند همه شئون زندگی خصوصی مردم را رصد کنند.»

 نوری قزلجه رئیس فراکسیون مستقلین مجلس نیز درباره این ماده اعلام کرده است «افرادی با نوع نگاه خاص خود عطش شدیدی برای ورود به حریم شخصی افراد و نقض حریم خصوصی آنها دارند؛ در حالی که سرک‌کشیدن به حریم شخصی افراد مذموم و غیرقانونی است.»

معین‌الدین سعیدی، نماینده چابهار نیز درباره ماده ۷۵ چنین نظری دارد: «براساس قانون اساسی حق نداریم به حریم شخصی افراد وارد شویم. بنده نه‌تنها بابت چنین موضوعی متحیرم؛ بلکه بسیار متأسفم و امیدوارم نمایندگان نسبت به حذف این ماده اقدام کنند.»

باقر انصاری، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی نیز در انتقاد از ماده ۷۵ در گفت‌وگویی با روزنامه دنیای اقتصاد و تلاش دولت برای کسب درآمد از اطلاعات خصوصی کاربران گفته بود:‌ «یکی از مشکلاتی که این لایحه دارد این است که بخش خصوصی باید داده‌‌‌های خودش را به اشتراک گذاشته و در دسترس دیگران قرار دهد.

 علاوه بر این، به نظر می‌‌‌رسد دولت هم یک کسب‌‌‌وکاری برای خودش پیش‌بینی کرده که از محل این داده‌‌‌ها درآمد داشته باشد. جابه‌جایی داده‌‌‌ها باید به یکی از کمیسیون‌‌‌های زیرمجموعه مرکز ملی فضای مجازی ارجاع شود و آنها درباره این فرآیند تصمیم‌‌‌گیری کرده و در ازای آن پول دریافت کنند. این رویه‌‌‌ای است که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد.»

علاوه بر این بخش نگران کننده، دیگر نقطه اشتراک ماده 75 لایحه برنامه هفتم توسعه با طرح صیانت یعنی رصد و پردازش داده‌ها و محتوای فضای مجازی است. چون طبق ماده 15 طرح صیانت نیز «ذخیره‌سازی و پردازش داده‌های کاربران ایرانی مطابق مصوبات شورا و ضوابط و مقررات مربوط» باید اجرا شود.

به نظر می‌رسد دولت قصد دارد جزئیات طرح صیانت را که با مخالفت و واکنش شدید افکار عمومی مواجه شده بود، به این شکل‌ و از راه‌های فرعی در قالب قوانین دیگر به تصویب برساند.

اعتمادآنلاین -  کد خبر: 634162 -  ۱۴۰۲/۰۷/۰۹ ۱۲:۴۵:۰۰

مقالات دیگر...